آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

انتقال شاتل فضایی در لس‌آنجلس و نسبت آن با فاجعه‌ی پلاسکو





در ماه اکتبر سال ۲۰۱۲، قرار شد یک شاتل فضایی ناسا به نام Endeavour که بازنشسته شده بود، به مرکز علوم تجربی کالیفرنیا در لس‌آنجلس منتقل شود تا بتواند پس از آن مورد بازدید مردم و علاقه‌مندان قرار گیرد. شاتل به فرودگاه لس‌آنجلس آورده شد، اما از آنجا تا موزه ۱۲ مایل راه بود، آن هم در داخل شهر.


وزن شاتل ۷۰ تن، عرض بال‌هایش ۲۴ متر و طول دم آن ۱‍۸ متر بود و برای انتقالش می‌بایست خیابان‌ها از هرگونه مانعی چون درختان، سیم‌ها و چراغ‌های راهنما تخلیه شوند. مسیر حرکت معین و تدابیر لازم اتخاذ شد. 


قرار بود شاتل در روز جمعه ۱۲ اکتبر  ۳ مایل و بقیه‌ی راه را شنبه طی کرده و ساعت ۸:۳۰ شب به مقصد برسد. چند مکان بر سر راه تعبیه شده بود تا مردم علاقه‌مند بتوانند این رویداد را ببینند و عکاسی کنند.


بحثِ قطع درختان برای مهیا کردن مسیر حرکت شاتل، مناقشاتی ایجاد کرد. قرار بود بیش از ۴۰۰ درخت قطع شود. مرکز علوم تجربی قول داد دو برابر این تعداد، در همان مسیر درخت بکارد. برخی راضی نشدند و می‌گفتند قطع تعداد زیادی درخت بالغ و بزرگ و کاشتن درختان جوان وکوچک، چیزی جز ضرر نیست. بحث به شورای شهر و محلات کشیده شد.


ساکنان محله‌ی لیمرت با عبورِ شاتل از آنجا مخالفت کردند و نخواستند درختان‌شان به بهانه‌ی ثبت شدنِ نام محله در این رویداد تاریخی قطع شود. مهندسان مجبور شدند راه طولانی‌تری برای حمل شاتل پیدا کنند.


کارگران چند هفته بعد از رسیدنِ شاتل به موزه، کار درخت‌کاری را شروع کردند و مرکز علوم تجربی صدها هزار دلار به هر محله جهت درخت‌کاری و مرمت معابر و بازسازی پیاده‌روها پرداخت کرد. این مرکز به روایت NBC، دو میلیون دلار صرفِ کاشتِ ۱۰۰۰ اصله درخت جدید در لس‌آنجلس و نگهداری از آن‌ها تا ۵ سال کرد. در برخی محلات تا ۴ برابرِ درختان قطع شده، درخت جدید کاشته شد و ۱۰ عدد بورس تحصیلی در مجموع به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به دانشجویان و معلمان منطقه اهدا شد.


گرچه دولت امریکا در نقاط متعددی از جهان عامل کشتار و جنایت‌های بسیار بوده و عمده‌ی مردم‌شان در این وقایع سیاه، سکوت یا از حکومت‌شان حمایت کرده اند، اما همین دولت و مردم، درون کشور خود اینگونه به هم احترام گذاشته و حقوق انسان‌ها و حتی درختان امریکایی را پاس می‌دارند. 


صحنه‌های آزاردهنده و تاثربرانگیزِ انسان‌نماها و سلفی‌گیرندگانِ تهرانیِ جمع شونده در کنار ساختمان پلاسکو که جز دردسر، اعصاب‌خردی و اخلال برای نیروهای امدادی و آتش‌نشانانِ غیور  نداشتند، مرا به یاد این ماجرای متضادِ رخ‌داده در امریکا و ماجراهای روزمره‌ی مشابهی چون فرهنگ بالای رانندگی و همکاری‌های مردمی در این کشور برای کمک به فعالیت نیروهای امدادی انداخت. کاش فردا، پس از آنکه اموات اموالِ جریان‌های سیاسی شدند و همه چیز یادمان رفت، تلاش کنیم بجای تقلیدِ ولنتاین و هالووین و کریسمس و دنس و عرق خوری، این قبیل رفتارهای نیکِ ساکنان مغرب زمین را یاد بگیریم... 



کیوان ابراهیمی

  دانشجوی ایرانی مقیم امریکا





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد