ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جهان آکنده از زیباییست
از زمین زیر پای تا آسمان بالای سر
و از ابر و موج تا کاغذ ابر و باد
و از بیرنگی عشق تا نقوش رنگارنگ شمشیرهای دمشق
و از تقارن مهیب شیر تا لطافت نگاه آهو
از افسون نظم تا نظام بی نظمی
از ریاضیات که شانه ی زلف پریشان عالم است
تا نسیم شعر که بید مجنون دل را پریشان می کند
که نامش هو است و همه ی کائنات سرود خوان اوست
زیبایی حقیقت است و حقیقت زیباییست
و هر دو عین وجودند و هر سه عین عشق
و هر چهار همان شادی مطلق و هر پنج همان دل آدمی است
جهان را باید لمس کرد جهانی دیگر را باید دید
جهانی پر از فرشته را، پر از آواز، پر از نقاشی، پر از تندیس های آسمانی را
و چون "هارد لوک لیس" باید گفت:
زندگی رقصیست بسوی خدا و روزی بیاید و آن روز دور نباشد
که آدمیان در این نگاه در هم بنگرند و آنچه فرشتگان را در پیش آدم به سجود آورد
در دیده ی یکدیگر ببینند و با هم مهربان باشند
آمیختن طبیعی رنگها چون پیوند عاشقانه ی انسانها زیباست
رنگ آبی رنگ خاکی را در آغوش می گیرد چنانکه آسمان زمین را
و از این پیوند درخت و سبزه و گل و گیاه پدید می آید
و جنبش خاک و گردش افلاک مردم هزار نقش بر بوم زمین و آسمان می آفریند
به راستی چه نظامی بر بی نظمی کوه و ابر و دریا فرمان می دهد
که هزار مانی نقاش را در سلسله ی گیسوی پریشان خود اسیر کرده است
آیا می توان آنچه را باد بربوم کویر نقش می کند بر بوم کاغذ آورد باهمان شفافیت رنگ وبی خیالی طرح
آیا می توان شعری به زیبایی یک درخت گفت ؟ و نقشی به زیبایی یک سنجاب کشید ؟
و صدها کافر را مجاب کرد و گفت :
مسلمانان مسلمانان مسلمانی زسر گیرید
که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
می نویسد
او که قلم در دستانش
جای آشنای همیشگی را دارد
واژه ها را با موسیقی افکارش می رقصاند
آرام و آهسته
گاهی تند تند
...
خیلی متن زیبایی بود.....
فقط اگه میشه بنویسید این مطلب از کیه.....
همیشه موفق و پیروز باشید.