عشق باری دیگر کمیل علی را باز می کنم. می خوانمش... بسم الله... اینبار با قلبی عاشق، عاشق تو .... گونه هایم تر می شوند . مثل گونه های تو ....توئی که در غربت برایم گر یستی و منی که هرگز نتوانستم به تو بگویم که بی نهایت .... بی نهایت.... دوستت می دارم ..... منی که هر لحظه را با یاد تو آغاز می کنم.... شوق رسیدن زمزمه ی شکست فاصله ها.... خرد شدن ناتوانی ها،دیوانه کردن تقدیر، تقدیر من و تو ..... صدایی می آید اکنون .... سکوتی دلگیر..... پسرکی دلتنگ..... این اشک ها هستند که دامان مرا غرق در نیاز کرده اند ...... نیاز به تو ..... در باز می شود ..... دخترکی از جنس نور..... نگاهی می اندازد ..... چشمانم خیره به در مانده ..... و درمانده از عظمت چشمان تو ..... نگاه آسمانیت .... هنوز کمیل می خوانم ..... کنارم می نشینی ..... سجاده ای آورده ای..... باز می کنم،عطر رازقی می دهد.... دست به صورتم می کشی. اشک هایم را با دستان مهربانت پاک می کنی.... دوباره سکوت.....آرام..... آرام..... نامت را لرزان صدا می زنم.... ............ دوستت دارم
| |
خداوند گریه کرد
زمانی که بنده اش
آنی که اشرف مخلوقات خواندش و دردانه جهان خلقت شد
اینچنین کبر و غرور سرتا پای وجودش را گرفت
خداوند گریه کرد
زمانی که بنده ای که خدا خالق آن بود بر بنده دیگرش ظلم و عناد کرد
خداوند گریه کرد
لحظه ای که بنده ای از بندگانش دل بنده ای دیگر را شکست
خداوند گریه کرد
لحظه ای که آن چه می پنداشت، شد آنچه که هست
خداوند گریه کرد
زمانی که دید این بنده همان بنده ای است که با آهنگ سوراسرافیل خاکش را ساخت
و
اینک بر سر خاک و مال جنگ و خونریزی است
خداوند گریه کرد
زمانی که وجود بی ارزش این خاک را با روح خداوندی زنده کرد
اما اکنون همان بنده ارزش روح خداوندی را با وابستگی به هیچ های زمین فراموش کرده است
خداوند گریه کرد
زمانی که این جسم مملو از روح را سرتاسر مملو از عشق الهی کرد
اما هم اکنون هر آنچه عشق می نامندش به هوس می رود.
خداوند گریه کرد
زمانی که دید عشق داده بودم برای آرامش،
دل داده بودم برای سپردن
گل برای هدیه
اما اکنون همه چیز
ریا و تزویر و دروغ
خداوند گریه کرد
زمانی که گفته بود با هم باشید،به هم عشق بورزید و از آن لبریز شوید
از آنچه در دنیا به شما دادم برای رسیدن به اصل خود استفاده کنید
اما همه چیز مصنوعی شد و ساختگی
خداوند گریه کرد
زمانی که در آن وقتی که به ما داده بود تا در حضورش بنشینیم و درد دل کنیم
و فیض عشق بازی با خدا را ببریم
رفتیم و چه نا سالم سپری کردیم
خداوند گریه کرد
زمانی که دید بر مهر مادری، بی احترامی شد
خداوند گریه کرد
زمانی که دید 2 برادر برای هم نقشه می کشند
که چگونه فریب دهند تا به مال و اندوخته ناسالم خود بیافزایند
خداوند گریه کرد
زمانی که به گل و پروانه، آب و خاک آنگونه که او می خواست نگاه نکردیم
خداوند گریه کرد
زمانی که دید از عقل و پندارمان چگونه استفاده کردیم و برای آنچه خوب است یا بد است
و مفهوم آن مطلق و ثابت است
مقلد مشابهان خود شدیم
و ازآنچه او به ما داده بود
( عقل=استدلال)
استفاده نکردیم.
خداوند گریه کرد
زمانی که او را به جای اینکه در محیط ببینیم در پول و بانک و مال و ثروت می دیدیم
چرا که در نبود این ها او را صدا می کردیم و
اگر مشکلی از نبود آنها نداشتیم حتی اسمش را به لب نمی آوردیم.
خداوند چه صبری دارد!
اگر روزی از توقعات خود
از ما سئوالی کند،
به راستی ما چه می گوییم ؟
الهی به فضل و رحمتت بر ما قضاوت کن، نه به عدلت
خنده آدم ها همیشه از دلخوشی نیست . گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست . گاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم مییاره . یک حرف ساده هم گاهی چقدر غم مییاره
خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود نمی خواه
انسانهای خوشبخت فریاد خوشبختی سر نمی دهند. انسانهایی که نقاب خوشبختی به چهره دارند آواز دهل سر می دهند. بعضی ها داخل منزلشان تاریک است و بیرون از منزل را چراغانی می کنند
الهی ! چه خوش روزگاریست روزگاردوستان تو با تو ! چه خوش بازاریست بازار عارفان در کار تو! چه آتشین است نفسهای ایشان دریاد کرد و یادداشت تو! چه خوش دردیست درد مشتاقان در سوز شوق و مهر تو! چه زیباست گفت و گوی ایشان در نام و نشان تو
عشق رازی است مقدس! برای کسانی که عاشقند، عشق برای همیشه بیکلام میماند؛ اما برای کسانی که عشق نمیورزند، عشق، شوخی بیرحمانهای بیش نیست
انسانهای خوشبخت فریاد خوشبختی سر نمی دهند. انسانهایی که نقاب خوشبختی به چهره دارند آواز دهل سر می دهند. بعضی ها داخل منزلشان تاریک است و بیرون از منزل را چراغانی می کنند
هر حقیقتی نه با شنا کردن بلکه با غرق شدن کشف می شود شنا کردن حادثه ای است که در سطح اتفاق می افتد اما غرق شدن تو را به اعماق بی انتها میبرد
به یاد داشته باش که امروز طلوع دیگری ندارد . ( دانته )
* حتی آنگاه که بدون امید زندگی می کنیم هم آرزوهایی داریم . ( دانته )
* بهشت نیز در تنهایی دیدنی نیست . ( دانته )
* چیزی عوض نمی شود ماییم که دگرگون می شویم . ( هنری دیوید تورو )
* مهم نیست اگر زمین بخورید ، مهم دوباره برخاستن است . ( وینسنت لمباردی )
* ذهن مثل چتر نجات است ، وقتی عمل می کند که باز شده باشد .
* وقتی باانگشت کسی را نشان می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان برگشته .
* با زبان خوش و ملاطفت ، می توانید فیلی را با یک تار مو به دنبال خود بکشانید . ( امثال الحکم )
* مهمترین چیز بعد از حل کردن یک مسئله یافتن اندکی طنز در آن است . ( فرنک آکلارک )
* دو گوش داریم ویک زبان ، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم . ( دیوژن )
* آدمها فقط در یک چیز مشترکند ، متفاوت بودن . ( رابرت زند )
* کسی به حساب می آید که دیگران را به حساب آورد . ( مالکم س . فوربی )
* انسان همان است که خود باور می کند . ( آنتوان چخوف )
* دانش همیشه از پی نادانی می آید ، از همین رو باید از آنچه نمی دانیم به شوق آییم .
* نخستین گام به سوی دانایی این است که بدانیم نادانیم . ( لرد دیوید سیسیل )
* بی مصرف ترین روزها روزی است که در آن نخندیده باشید . ( چارلز فیلد )
* وقتی در دیگران خوبی بجویید ، بهترین را در خودتان خواهید یافت . ( مارتین والش )
* بعضی مردم با سرشان احساس می کنند و با دلشان فکر می کنند . ( جی کی لیختنبرگ )
* خوشبختی ، میان پرده بدبختیهاست . ( دن مارکی )
* عاشق بودن یعنی خوشبختی خود را با خوشبختی دیگری توأم کردن . ( گرتنرید ویلهلم نن لوبریست )
* مادام که کسی بتواند عشق بورزد و لذت ببرد ، جوان خواهد ماند . ( پابلو کازاف )
* بادا که همه روزهای عمرتان را زندگی کنید . ( جاناتان سویفت )
* بعد از فعل عاشق شدن ، یاری دادن زیباترین فعل جهان است . ( کنتس برتا فون سوت نه )
* دوست که تقاضا می کند ، فردا وجود ندارد . ( ضرب المثل قدیمی )
* زبان دوستی واژه نیست ، معناست . ( هنری دیوید تورو )
* بهترین پاره زندگی آن است که همواره رو به فراز دارد و در تکاپوی رسیدن به نیکوتر ها . ( جیمز . آر . میلر )
* در تکاپو ، تا بهتر از آن باشیم که هستیم . بهتر از این شیوه ای برای زیستن نیست . ( سقراط )
* بگذار هر روز ، رویایی باشد در دست ، عشقی باشد دردل ، دلیلی باشد برای زندگی ( کلودیاآدرین گراندی)
* بیش از آنکه برنده باشیم باید بازنده باشیم . ( آن دیویس )
* اگر پیوسته بکوشی و ایمان داشته باشی،در پایان پیروزی از آن تو خواهد بود .(آن دیویس )
* به هر کاری که اراده کنیم تواناییم اگر آن گونه که سزاوار است پیگیر باشیم . ( هلن کلر )
* آنچه صادقانه باورداری > نادرست نخواهد بود . ( دی اچ لارسن )
* کسی که راهی را با عشق می پیماید ، هرگز راه را تنها نپیموده است . ( سی تی دیویس )
* نیکوست که ثروتمند باشی و پرتوان ، اما نیکوتر آن است که دوستت بدارند . ( اورپیدوس )
* دوستت دارم نه تنها برای آنچه که هستی ، بلکه برای آنچه که هستم ، هنگامی که با توام .
* کامیابی تنها در این است که بتوانی زندگی را به شیوه خود سپری کنی . ( کرستوفر مورلی )
* آنانکه آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می کنند ،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند .( سرجیمزباره)
* برای آن کس که ایمان دارد ، ناممکن وجود ندارد . ( انجیل )
* اگر آفتاب را به نظاره بنشینی، سایه را نتوانی دید . ( هلن کلر )
* آرزومند آن مباش که چیزی غیرازآنچه هستی باشی ،بکوش درکمال آنچه هستی باشی . (سنت فرانسیس دی سلز)
* حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه با دیگران مشکن . ( نانسی سیمس )
* هر روز همان روز را زندگی کن و بدینسان تمامی عمر را به کمال زیسته ای . ( نانسی سیمس )
* همه چیز در آن لحظه به پایان می رسد که قدمهای تو باز می ایستد . ( نانسی سیمس )
* تا از قلب دشواریها گذر نکنی هر گز توان و قدرت نیابی . ( کولین مک کارتی )
* پیروزمندان نیز از شکست می ترسند اما عنان خویش به وحشت نمی سپارند . ( نانسی سیمس )
* تنها تو می توانی که آرامش را در اندرون خویش سکنا دهی . ( مارتیناری کوک )
* هر آنچه را که داری غنیمت شمار از زیاده خواهی در گذر . ( کتلین . ا . برین )
* غرور خود را نگهدار ، اما برای او زیست نکن . ( کارن استیونس )
* خود را از آنچه مانع می شود آنی شوی که خواهی رها ساز . ( ادموند اوینل )
* آن باش که هستی و آن سو که توان بودنت هست . (رابرت لویی استیونسون )
* هرگز از شنیدن آنچه شرافتمندانه انجام داده ای شرم نداشته باش ( شکسپیر )
* باید ترسید آنگاه که مستبدان مهربان می شوند . ( شکسپیر )
* آنانکه پیروز می شوند همان هایی هستند ک ه از مشورت دوستان بهره می برند. ( شکسپیر )
* به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن . ( شکسپیر )
* عده ای بزرگ زاده می شوند،عده ای بزرگی را بدست می آورند و عده ای بزرگی را بدون آنکه بخواهند با خود دارند . ( شکسپیر )
* احساس شرم کمتر ، نتیجه گناهی بزرگتر است . ( دانته )
* به آنچه که کرده ای غم خوردن بی فایده است . ( شکسپیر )
* اگر شرافتم را از دست بدهم ، وجودم را از دست داده ام . ( شکسپیر )
* شرافت مرا از من بگیرو بنگر که چگونه زندگی من تباه می شود . ( شکسپیر )