ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
✔️کسانی معتقدند حکومت بر کشورهای صحاری خاورمیانه جز مشاغل سخت است و روشن نیست تا چه اندازه می توان به شعارهای زنده باد و مرده باد مردم این کشورها اعتماد کرد. می گویند شاه ایران تا چند ماه پیش از سقوط حکومتش فکر نمی کرد به این زودی باید جلای وطن کند، مخالفان زنده هم اذعان دارند که باورشان نمی شد شاه به این زودی وا بدهد.
✔️از قرار شاه سفری به مشهد کرده بود و ملت همیشه در صحنه او را بسیار تحویل گرفته بودند و "کینگ آو کینگز" درباره آپارتاید هم نطقی فرموده بود. با این حال چند ماه بعد قضیه به شکل دیگر پیش رفت. تصور کنید که شواهد زیادی وجود دارد که مردم شما را "پدر تاجدار ملت" می دانند و فکر می کنید محبوب القلوب هستید، ولی یکباره می بینید که باید چمدان ها را حاضر کنید و به مسافرت استعلاجی بی بازگشت بروید!
✔️این قضیه به اصطلاح "رنگ عوض کردن" البته منحصر به ایران نیست، اقتصاددانی ترک تبار به نام "تیمور کوران" این قضیه را در چند کشور دنیا بررسی کرده است و نامی جالب هم برایش برگزیده است: جعل ترجیح ها. به این معنا که افراد زیر فشار اجتماعی و در جلوت به شکلی رفتار می کنند که در خلوت خود به آن باور ندارند. در مورد انقلاب ها هم به نظر می رسد مردم هم مطیع و موافق حکومت اند، ولی به یکباره ورق بر می گردد و خود "واقعی" را بروز می دهند.
✔️گفته اند در مورد انقلاب ها چنین الگویی رصد شده است، مردم به دلایل اجتماعی و اینکه تصور می کنند مخالفت فایده ای ندارد و اکثریت موافق وضع موجودند به اوضاع تمکین می کنند، ولی به محض اینکه دریافتند سنبه مخالفان وضع فعلی هم پرزور است، همه چیز برمی گردد. چیزی شبیه به همان آرامش قبل از طوفان است که با وزش باد ناگهان تبدیل به بحران می شود.
✔️در جوامعی که جمع گرایی ارج و قربی دارد و هزینه اجتماعی "خود واقعی" را نشان دادن بالاست، عجیب نیست که ببینیم حکومت های مقتدری که کسی فکرش را نمی کرد ساقط شوند. کافی است نیروی مخالف بتواند خودی نشان دهد و قدرت نسبی خود را به مردم ثابت کند. از این روست که تغییرات سریع در برخی جوامع هرچند در ظاهر مخالفت چندانی برنمی انگیزد، در واقع جامعه را آبستن تعارض های جدی خواهد کرد. خداوند به همه حاکمان خاورمیانه صبر دهد.
امیرحسین خالقی