ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خدایا قرار بده مرا از بازگشت کنندگان
پروردگارا ببخش مرا...
از این که حسد ورزیدم
از اینه کسی را از روی کینه نفرین کردم
از این که مالی را که به تو تعلق داشت از آن خود دانستم
از اینکه آخرت را فراموش کردم
از این که منتظر بودم تا دیگران بر من سلام کنند
از اینکه دیگران را به چیزی خنداندم غافل از آنکه خود از همه خنده دار تر بودم
از اینکه حق والدینم را ادا نکردم
از اینکه با تکبر و بون سلام از کنار دوستم رد شدم با اینکه او را دیده بودم
از اینکه چشمم گاه به نا پاکی آلوده شد
از اینکه بر کوچکتران بزرگی کردم
از اینکه از خودت نا امید شدم و به بنده ات پناه بردم
از اینکه حرفی را به کنایه .طعنه و یا زخم زبان زدم
از اینکه احساسم بر عقلم غلبه کرد
از اینکه به تو امیدوار باشم نا امید شدم
مه خنده دار تر بودماز اینکه حق والدینم را ادا نکردم
از اینکه با تکبر و بون سلام از کنار دوستم رد شدم با اینکه او را دیده بودم
از اینکه چشمم گاه به نا پاکی آلوده شد
از اینکه بر کوچکتران بزرگی کردم
از اینکه از خودت نا امید شدم و به بنده ات پناه بردم
از اینکه حرفی را به کنایه .طعنه و یا زخم زبان زدم
از اینکه احساسم بر عقلم غلبه کرد
از اینکه به تو امیدوار باشم نا امید شدم
از اینکه از خودت نا امید شدم و به بنده ات پناه بردم
از اینکه حرفی را به کنایه .طعنه و یا زخم زبان زدم
از اینکه احساسم بر عقلم غلبه کرد
از اینکه به تو امیدوار باشم نا امید شدم
خیلی قشنگ نوشتی . من که از دل نوشته هات لذت بردم