ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
می توان هم قفس بود و هم نفس نبود می توان همراه بود وهمراز نبود اما کاش هم نفس لحظه های تلخ و شیرین زندگی باشیم. ای کاش همراه روزهای سخت و همراز دلتنگیهای بی شکیب هم باشیم. می توان همسفر بود و هم قفس نبود می توان همسفر بود و هم نفس......... | |
متن زیر از کتاب زیبای چهل نامه ی کوتاه به همسرم نوشته آقای نادر ابراهیمی تهیه شده است عزیز باور کن که هیچ چیز به قدر صدای خنده ی آرام و شادمانه تو بر قدرت کار کردن و سر سختانه و عادلانه کارکردن من نمی افزاید و هیچ چیز همچون افسردگی و در خود فروریختگی تو مرا تحلیل نمی برد ،ضعیف نمی کند و از پا نمی اندازد. البته من بسیار خجلت زده خواهم شد اگر تصور کنی که این? من? من است که می خواهد به قیمت نشاط صنعتی و کاذب تو ،بر قدرت کار خود بیفزاید و مردسالارانه همچون بسیاری از مردان بیمار خود پرستی ها-حتی شادی تو را به خاطر خویش بخواهد. نه ......هرگز چنین تصوری نخواهی داشت. راهی که تا اینجا ،در کنار هم آمده ایم خیلی چیز ها رابر من وتو معلوم کرده است . اما این نیز ناگزیر معلوم است که برای تو مثل من انگیزهای جدی تر وقوی تر از کاری که می کنم -نوشتن وباز هم نوشتن - وجود ندارد و دعوت از تو در راه رد غم، با چنین مستمسکی ،البته دعوتیست موجه ، مگر آنکه تو این انگیزه را نپذیری...... پس باز می گویم:این بزرگترین و پر دوام ترین خواهش من از توست: مگذار غم سراسر سرزمین روحت را به تصرف خویش درآورد و جای کوچکی برای من باقی نگذارد. من به شادی محتاجم، و به شادی تو،بی شک بیش از شادمانی خودم. حتی اگر این سخن قدری طعم تلخ خودخواهی دارد ، این مقدار تلخی را در چنین زمانه ای بر من ببخش-بانوی من ،بانوی بخشنده من! به خدایم قسم که می دانم چه دلایل استواری برای افسرده بودن وجود دارد،اما این را نیز به خدایم قسم میدانم که زندگی در روزگار ما،در افتادنیست خیره سرانه و لجوجانه با دلایل استواری که غم در رکاب خود دارد.غم بسیار مدلل ،دشمن تا بن دندان مسلح ماست. اگر به خاطر تزکیه روح،قدری غمگین باید بود-که البته باید بود-ضرورت است که چنین غمی ،انتخاب شده باشد نه تحمیل شده. غصه ،منطق خود را دارد. نه ؟علیه منطق غصه حتی اگر منطقی ترین منطق هاست ، آستین هایت رابالابزن! غم، محصول نوع روابطی است که در چامعه شهری ما و در جهان ما وجود دارد. نه؟ علیه محصول ، و علیه هر چیز که غم را سلطه گرانه و مستبدانه به پیش می راند، بر پا باش! زمانیکه اندوه به عنوان یک مهاجم بد قصد جان می آید ، نه یک شاعر تلطیف کننده روان،حق است که چنین مهاجمی رابه رگبار خنده ببندی.... عزیز من! قایق کوچک دل به دست دریای پهناور اندوه مسپار! بادبانی برافراز ، پارویی بزن، بر خلاف جهت باد تقلایی کن. سخت ترین توفان، مهمان دریاست نه صاحبخانه آن. ..توفان را بگذران و بدان که تن سپاری تو به افسردگی ، به زیان بچه های ماست و به زیان همه بچه های دنیا. آخر آنها شادی صادقانه را باید ببینند تا بشناسند.....
|
سلام
ضمن تشکر و قدردانی از لطفی که نسبت به بنده داشتید و وبلاگ بنده را به « عنوان دوست » به لیست دوستانتان اضافه کردید ممنون و سپاسگزارم .
برای بنده افتخاری است ...
من هم به تناسب آن لطف آدرس وبلاگ شما را به عنوان یک دوست به پیوندهایم اضافه کردم ...
امیدوارم ما بتوانیم از فیوضات هم جواری شما در عالم معنا نیز بهره مند شویم ...
در ضمن من از مطالب شما بهره ها می برم فراوان ...
امیدورارم در سیر الی الله نیز کامیاب شوید ...
و در این سیر به مقام « حیرت » برسید ... انشاء الله
یک دوست آشفته احوال و نیازمند دستگیری
ملتمس دعاییم
عابد
سلام دوست عزیز
ممنونم که لطف کردید و پیام گذاشتید
من میخواستم رای شما ایمیل بفرستم ولی متاسفانه آدرس نداشتم
خوشحال میشم آدرس ایمیلتون رو اگر مقدور هست برام بفرستید
موفق باشید
سلام
و گاهی چنان پرده ها بین همسران ایجاد می شود که از یک تشکر ساده نیز دریغ می شود.
بار خدایا ما را شکر گزار نعمات خوبت قرار بده
سلام
فایل بسیار زیبایی را از آدرس زیر می توانید دانلود کنید :
http://rapidshare.com/files/65930425/sadra.pps
یا
http://www.4shared.com/dir/4371083/358a1cf9/sharing.html
در صورت صلاحدید در اختیار دوستان هم قرار دهید .
التماس دعا