ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
علی علیهالسلام هنگامی که به سوی کوفه می آمد ساکن شهری بنام انبار شد که مردمش ایرانی بودند.
هنگامی که مرکب علی علیهالسلام به راه افتاد، آنها در جلو رکاب علی علیهالسلام شروع کردند به دویدن. حضرت آنها را طلبید و پرسید:
«چرا میدوید، این چه کاری است که می کنید؟»
آنها در جواب گفتند:
این یک نوع احترام است که ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام خود می کنیم و یک سنت است که در میان ما معمول است.
علی علیهالسلام گفتند:
نهجالبلاغه کلمات قصار37 داستان راستان صفحه:40
منطق هم خوب چیزیه!
انسان بی منطق دو پا از چارپایان کمتر دارد!!!
یک ساعت تفکر و تعقل به فلسفه خلقت بالاتر از هر عبادتی است...
خدایا تو چراغ راهمان باش و دستمان را بگیر و بحال خود رهایمان مکن...