آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

گفتگوی یک سوسک با خدا

 

گفت : کسی دوستم ندارد . می دانی که چه قدر سخت است ، این که کسی دوستت نداشته باشد ؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی . حتی تو هم بدون دوست داشتن … خدا هیچ نگفت .
گفت : به پاهایم نگاه کن ! ببین چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار می دهم . دنیا را کثیف می کنم . آدم هایت از من می ترسند . مرا می کشند . برای این که زشتم . زشتی جرم من است . خدا هیچ نگفت . گفت : این دنیا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نیست .
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست . خدا گفت : دوست داشتن یک گل ، دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک کار چندانی نیست . اما دوست داشتن یک سوسک ، دوست داشتن " تو " کاری دشوار است . دوست داشتن ، کاری ست آموختنی و همه کس ، رنج آموختن را نمی برد . ببخش ، کسی را که تو را دوست ندارد ، زیرا که هنوز مومن نیست ، زیرا که هنوز دوست داشتن را نیاموخته ، او ابتدای راه است .
مومن دوست می دارد . همه را دوست می دارد . زیرا همه از من است و من زیبایم ، چشم های مومن جز زیبا نمی بیند . زشتی در چشم هاست . در این دایره ، هر چه که هست ، نیست الا زیبایی ...
آن که بین آفریده های من خط کشید شیطان بود . شیطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزدیک تر بیا و غمگین نباش . قشنگ کوچک نزد خدا رفت و دیگر هیچ گاه نیندیشید که نازیباست.

خدایا چرا من ؟

«آرتور اشی» قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خون آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال 1983 دریافت کرد ، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد . 

 

 او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت که نوشته بود : چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب کرد ؟ او در جواب گفت : در دنیا ، 50 میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می کنند .فقط 5 میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند. فقط 500هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می گیرند. فقط 50 هزار نفر پا به مسابقات می گذارند. فقط 5هزار نفر سرشناس می شوند. فقط 50نفر به مسابقات ویمبلدون راه پیدا می کنند. فقط چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و فقط دو نفر به فینال ... وآن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم ، هرگز نگفتم خدایا چرا من ؟ و امروز هم که از این بیماری رنج می کشم نیز نمی گویم خدایا چرا من ؟