آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

آلمان و مکتب تفکیک




( گزارش زیر حاصل مشاهدات یک  هموطن ایرانی مقیم آلمان می باشد که بار دیگر بنده ناچار میکند تا اعتراف نمایم : آقایی جهان لایق آنهاست ...

پیشنهاد میکنم حتما این گزارش را بخوانید .)


یکی از اصطلاحاتی که میتواند ابعاد مختلفی از سبک زندگی در آلمان را توصیف کند «تفکیک» است. 

تفکیک ساعات کار از ساعات فراغت یا تفکیک چند وجهی زباله از مصادیق این ویژگی سبک زندگی آلمانی هاست. 


در آلمان ساعت کاری یعنی ساعت کاری و نه چیز دیگر . پاسخ تماسهای شخصی را در ساعات کاری دادن، تماس شخصی  و خانوادگی در ساعات کاری برقرار کردن، پیامک زدن و پیامک خواندن، احوال پرسی های طولانی و تعریف کردن جوک و اخبار و احوالات عالم، سر زدن به فیسبوک یا شبکه های دیگر اجتماعی و حتی پاسخ گویی به ایمیلهای شخصی، رفتارهایی هستند که به ندرت از کسی سر میزند و به شدت غیر حرفه ای، غیرمسئولانه و زشت قلمداد میشود و در مقابل آنها کمترین مدارا اعمال میشود (چه برسد به ترک کوتاه محل کار برای انجام کارهای ضروری شخصی).


 از آن طرف  به محض اتمام ساعت کاری و بخصوص در دو روز پایانی هفته همه چیز کاملا عکس میشود. در این زمان چیزهایی مثل پاسخ گویی به ایمیلهای کاری یا برقراری تماس تلفنی با همکاران برای پیگیری یک موضوع کاری معادل است با ناسزا گفتن و بی احترامی به طرف مقابل ! 

تعطیلات تعطیلات است و فرد در این ایام مسئولیتی نسبت به پاسخگویی به مسائل کاری ندارد.


 اگر در آلمان بخواهید رابطه دوستی یا رابطه کاری تان با یک شخص را خراب کنید کافی است چند بار با دوست تان زمانی که سر کار است درباره موضوعات شخصی تماس بگیرید یا با همکارتان بعد از ساعت کاری یا در تعطیلات آخر هفته درباره پیگیری یک مسأله کاری تماس برقرار کنید. 


در ماه های اولیه که به آلمان آمده بودم چند مرتبه ای چوب بی توجهی به این ویژگی آلمانی ها را خوردم. اولین بار زمانی بود که در جستجوی خانه با شماره تماس آگهی های شخصی که در روزنامه  و اینترنت بود در وقت اداری تماس میگرفتم و البته هیچ کدام هم به نتیجه نرسید!


شاید کسانی که این اندازه از تفکیک میان کار و فراغت را افراطی، غیرانسانی و خشک و یا حتی مسئولیت گریزانه تلقی میکنند هم از منظر دیگری حق داشته باشند ولی ظاهرا این ویژگی فرهنگی یکی از عواملی است که سبب شده آلمانی ها در بازدهی کاری و رشد اقتصادی از بسیاری کشورها از جمله امریکا جلوتر قرار بگیرند. 


بی دلیل نیست که آلمانی ها تنها با 35 ساعت کار در هفته (فکر میکنم این فاکتور در ایران 44 ساعت باشد) توانسته اند در مدیریت نیروی انسانی در عرصه اقتصاد و صنعت از امریکا پیشی بگیرند.



پی نوشت: سالها پیش، از واحد کاریمان در تهران برای پیگیری یک موضوع کاری به همراه یکی از همکاران به واحد دیگری از اداره محل کارمان که در ساختمان دیگری قرار داشت، رفتیم. بعد از ورود به ساختمان و پیدا کردن واحد و دفتر مربوطه وارد اتاق شدیم. شخصی که باید کار ما را انجام اتاقی اختصاصی در اختیار داشت. با دقت مشغول انجام کارش در کامپیوتر بود و سلام ما را هم بدون برداشتن چشم از مانیتور جواب داد. 


چند لحظه ایستادیم تا نگاهمان کند و تعارف کند بنشینیم. ولی تکان نمیخورد و چشمش همچنان بر مانیتور بود. ناگهان صدای تیراندازی همه اتاق را گرفت. تازه متوجه شدم مشغول بازی آی جی آی بوده و در گوشه ای کمین کرده بوده تا حمله اش را انجام دهد. حمله را با سر و صدای زیاد انجام داد. انگار هیچ نگرانی نداشت که صدای بازی کامپیوتری اش به بیرون اتاق هم برود. با تعجب و هیجان صبر کردیم تا کشته شد و با روحیه شکست خورده به طرف ما برگشت تا کارمان را انجام دهد. 

باید اعتراف کنم در تمام سالهای کار در ایران تنها یک بار به چنین پدیده ای (بازی کامپیوتری با رایانه محل کار در وقت اداری) برخورد کردم ولی پدیده هایی مثل برپایی جشن تولدهای کوچک در وقت و محل کار در خاطرم زیاد است.