آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

امتحان

جان بلانکارد " از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد. او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ. از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا، با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود، اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد، که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد. دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت در صفحه اول "جان" توانست نام صاحب کتاب را بیابد:  دوشیزه هالیس می نل " با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند. 

 

ادامه مطلب ...

اعتقادتان را چند می فروشید ؟

مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد!

 

می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...

 

گذشت و به مقصد رسیدیم .

 

موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .

 

با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!

 

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .

 

من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!!

خدمت به علم با سر قطع شده

دکتر ژوزف ایگناس گیوتین پزشکی فرانسوی بود که هنگام وقوع انقلاب کبیر فرانسه دردانشگاه پاریس تدریس می کرد. او که بعد از انقلاب به عضویت مجمع انقلابی  فرانسه در آمده بود، نخستین فردی بود که در سال ۱۷۸۹م. در مجلس موسسان فرانسه پیشنهاد کرد که به جای اعدام متهمان با وسیله ای زجرآور، سر آنها با ماشین مخصوصی از بدن قطع گردد. 


 مجلس موسسان فرانسه با پیشنهاد وی موافقت کرد و دستگاه گیوتین را که قریب به یک قرن قبل و به مدت کوتاهی در ایتالیا استفاده شده بود را وارد کردند. دستگاه ژوزف گیوتین از سوی آنتوان لویی، جراح و دبیر مادام العمر آکادمی جراحی رسما تایید شده بود. پس از وقوع انقلاب در فرانسه تعدادی کثیری توسط همین دستگاه اعدام شدند افرادی که بسیاری از آنها در به ثمر رسیدن انقلاب نقش بسزایی داشتند یکی از این افراد فیزیکدان و شیمیست معروف لاوازیه بود.
لاوازیه بعد از اینکه به اعدام با گیوتین محکوم شد تصمیم گرفت در آخرین لحظات زندگی هم به علم خدمت نماید . او به شاگردان خود گفت : احتمالا جایگاه حواس و شعور انسان می بایست در سر ( مغز ) انسان باشد بنابر این پس از جدا شدن سر از بدن احتمالا باید تا چند لحظه هنوز حواس و هشیاری فرد کار بکند شما پس از اینکه سر من به وسیله گیوتین قطع شد فورا آن را روی دست بالا بگیرید، من شروع به پلک زدن می کنم شما تعداد پلک زدن های مرا بشمارید تا زمان تقریبی از بین رفتن هشیاری و مرگ کامل به دست بیاید . 


پس از اینکه لاوازیه اعدام شد سر او را بالا گرفتن و او بیش از ده  بار پلک زد و این واقعه در تاریخ به ثبت رسید.

دهکده ویران

مامون شبی بیدار و بد خواب شده بود . سهیر را گفت: «برایم صحبت کن و از تاریخ گذشتگان بگو» . سهیر گفت: «یا امیرالمؤمنین! در شهر موصل جغدی زندگی می کرد که دختر جغد بصره را برای پسرش خواستگاری کرده بود . جغد بصره به او گفت: قبول می کنم، به شرط آن که صد دهکده خراب و ویران علاوه بر مهریه به دختر من بدهی . جغد موصل گفت: من فعلا نمی توانم، چون دهکده ویران به اندازه کافی موجود نیست، ولی اگر پادشاهی این سلطان یک سال دیگر پا برجا باشد، هر چقدر هم که دهکده ویران بخواهی خواهم داد .»

مامون از این سخنان به فکر فرو رفت و تصمیم گرفت، از این به بعد بنای کار را به عدالت و دادخواهی مردم بگذارد...  

 

از کتاب زهرالربیع