ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آسمان آبی است ، پاکی و صداقت اش زیباست .
می شود از دستان نیلوفر ، پلی برای رسیدن به آسمان ساخت .
می شود از دنیا گذشت و آن را به حلقه فنا آویزان کرد .
می توان از نیستی به بودن ، و از ظلمت به روشنایی رسید .
می توان دلی لبریز از صداقت داشت و بر چشم آهوان بوسه زد.
می توان از هفت آسمان ، که بر بام هستی بنا گردیده بالا رفت .
می توان به اوج رسید ... به کمال عبودیت .
می توان او را دید …
من هم یک آسمانی هستم اما اسیر خاک . می خواهم پرواز کنم ...
روح آسمانیم در جسم خاکی حقیر نمی گنجد . می خواهم رها شوم ...
پلاکانی از آسمان برایم گسترده شده و من پله پله رو به آسمان خدا پیش می روم .
منبع:http://pesar368.persianblog.com
شب است و گیتی غرق در سیاهی شب بلند است و سیاهی پایدار ، ولی باور به نور و روشنایی است ، که شام تیره ما را ، از تاریکی می رهاند و از دل شبهای زمستان سرد ، جشن مهر و روشنایی به ما ارمغان می رساند تیرگی هاتان در دل نور خاموش باد ، شب را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم . .
سلام مهربون ، زیبا می نویسی... با فکری زیباتر... با دیدی متفاوت از بقیه.
از اینکه خواننده وبلاگت هستم بسیار خوشحالم.
من هم آپ کردم به منم سربزنید
موفق باشید