در یک صبح خیلی زود مردی به ساحلی رفت...
هنوز هوا کاملا روشن نشده بود جزرو مد شدید دیشب صدفهای زنده زیادی رو به ساحل آورده بود که در حال مرگ بودند
مرد در حالی که بی هدف راه میرفت وپاشو روی صدف ها میگذاشت مرد دیگری رو دید که مرتبا خم میشه یک صدف زنده رو بر میداره با قدرت به آب میاندازه جلوتر رفت پرسید چه کار میکنی ؟ مرد گفت : صدف های زنده رو به آب می اندازم .
آن مرد با پوزخند پرسید چه فرقی می کنه؟ بین این همه یکی رو نجات بدی ؟
مرد دوباره خم شد یک صدف دیگه برداشت به آب انداخت گفت :برای این یکی فرق کرد.....
هرکه انسانی را نجات دهد همانند آن است که تمامی انسانها را نجات داده و هرکه انسانی را نابود سازد مثل آن است که تمامی بشریت را نابود ساخته... (فرازی از قرآن کریم...)
موفق باشی
زت زیاد...