آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

آی آدما چه می کنید؟

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا

چرا کسی حواسش نیست؟


«من سال ۵۶ روی موضوع محیط‌زیست مطالعه می‌کردم و از تمام سفارتخانه‌ها خواسته بودم که اطلاعاتی راجع به محیط‌زیست کشورشان ارائه دهند.
 سوئد، آلمان، سوئیس و کشورهای مختلفی پاسخ این درخواست را داده بودند. اطلاعاتی که از سوئد به دستم رسید حاکی از آن بود که این کشور بسیار آلوده است ولی در سال 73 یکی از استادان ایرانی که از آنجا برگشته بود می‌گفت سوئد کشوری بسیار پاک است. تعجب کردم و نتیجه بررسی های گذشته‌ام را با او درمیان گذاشتم. او نتیجه تحقیقات مرا تأیید کرد اما گفت که وقتی شرایط آنجا نامساعد شده بود مردم خودشان را کشاندند به زندگی به شیوه گذشته؛ مثلا دیگر اجناسی که بسته‌بندی نایلونی داشت نخریدند و تولیدکنندگان هم مجبور شدند نوع ظروف را تغییر دهند. از دورریز بلال، کیسه‌هایی درست کردند که به راحتی و پس از چند روز جذب طبیعت می‌شد. یکی دیگر از دانشجویانی که از سوئد برگشته بود، می‌گفت که آنجا بشقاب‌های یک‌بار مصرفی از سیب‌زمینی درست کرده‌اند که حتی پس از استفاده، قابل خوردن است؛ پس می‌بینیم که این امکان وجود دارد، درصورتی که مردم و مدیران واقعا به اهمیت موضوع پی ببرند.»


اینها را خانم مه‌لقا ملاح گفته است؛ مادر محیط‌زیست ایران. وقتی خواندمشان تا بن استخوان به سوئدی‌ها حسودی‌ام شد. نمی دانم یک قوم و ملت باید در چه سطحی از درک باشند یا در چه سطحی از خودخواهی نباشند که از مایحتاج روزانه‌شان بگذرند و اجناسی را که بسته‌بندی نایلونی دارند، نخرند. نمی‌دانم محیط‌زیست و از بین نبردن خودمان باید کجای افکار و عواطف ما باشد که مورد توجه قرار بگیرد؛ در ذهن ما، غیرت ما، کشوردوستی ما، همنوع‌دوستی ما. ما همه اینها را داریم پس این محیط‌زیست کجاست که هیچ وقت دیده نمی‌شود؟

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد